مجلس دهم با وجود آنکه در مواردی چون تروریستی اعلام کردن ارتش آمریکا، منع قانون بهکارگیری بازنشستگان و... اقدامات خوبی را انجام داد اما در مواجهه با جنگ اقتصادی دشمن خوابآلوده و منفعل عمل کرد و مشکلات اقتصادی، نوسانات بازار ارز، کاهش ارزش پول ملی، تعطیلی بنگاههای اقتصادی و کارخانهها که به بیکاری سرسامآور منجر شد، باعث نشد به خود حرکتی دهد و قانونی جدی را تصویب کند و متأسفانه، نه تنها در برابر جنگ اقتصادی و سیاسی که علیه کشورمان در جریان است دچار سندروم گیجی شده، بلکه حتی در مسائل اجرایی و فرهنگی نیز دچار سکون و بیعملی است. مجلس باید به مسائل گوناگونی، مثل مسئله دولت فربه، یعنی بدنه چاق اجرایی دولت هم در بعد تقنینی و هم نظارتی ورود میکرد که متأسفانه شاهد آن نیز نبودیم.
قبل از این ادعا میشد اگر مجلس و دولت همسو باشند، مشکلات کشور بهتر برطرف خواهد شد؛ اما آنچه عملاً اتفاق افتاد، فدا کردن دغدغههای مردم به پای منویات دولت بود و در خیلی از مصوبات با یک مجلس وکیلالدوله روبهرو بودیم؛ به عنوان مثال جدیت و تلاش مجلس دهم برای تصویب لوایحی با رنگ و بوی استعماری و سؤالبرانگیز، مثل لایحه FATF از نقاط منفی این مجلس بود.ما به مجلسی نیاز داریم که با محوریت گفتمان کارآمدی روی کار بیاید؛ در این صورت فواید و آثار گسترده خواهد داشت که میتواند قوه مقننه را از حالت نمادین و خنثی خارج کند و به جایگاه حقیقی آن برساند و دولت را وادار کند حل مشکلات مردم را جدی بگیرد.